رهبر معظم انقلاب اسلامی سال ۱۴۰۴ را به نام «سرمایهگذاری برای تولید با مشارکت مردم» نامگذاری کرد که فرصتی نو برای بازاندیشی در بنیانهای اقتصاد ملی را فراهم آورد. این شعار نه تنها یک جهتگیری سالانه، بلکه دریچهای به یک نگاه درازمدت و راهبردی برای ساماندهی وضعیت اقتصادی کشور گشوده است. اگر سالهای پیشین، تولید در متن توجه سیاستگذاران قرار گرفت، امسال آنچه بر تارک نگاه ملی نشسته، پیوند حیاتی و گرهگشای سرمایه با تولید آنهم توسط مردم است.
تولید همچون درختی است که برای باروری، نه تنها خاک مناسب، بلکه آبیاری پیوسته، رسیدگی اندیشمندانه و پایداری در نگهداری نیاز دارد. سرمایه در این میان همان آبی است که ریشههای تولید را جان میبخشد و شکوفایی را رقم میزند. بیسرمایهگذاری، تولید پا نمیگیرد، اشتغال آفریده نمیشود و رونق اقتصادی شکل نمیگیرد.
در فضای امروز اقتصاد ایران، سرمایهگذاری نه یک توصیه، بلکه ضرورتی ناگزیر به شمار میآید. هنگامی که کارآفرینان از نبود نقدینگی، نرخ بالای وامها، نبود امنیت در مقررات، و ناپایداری در سیاستهای ارزی سخن میگویند، باید دانست که تولید در خاک نامطمئن رشد نمیکند. تنها سرمایهای که در فضای اعتماد و پیشبینیپذیری جریان یابد، میتواند بذر تولید را در زمین اقتصاد بارور کند.
جای تأسف است که بسیاری از فرصتهای تولیدی در سالهای گذشته، تنها بهعلت نبود زیرساخت مالی و ضعف در همراهی دستگاههای پشتیبان، از میان رفتهاند. بنگاههای نوپا یکی پس از دیگری زمینگیر شدهاند و کارگاههایی که میتوانستند کارخانه شوند، در پیچوخم مقررات و کمتوجهی به سرمایه خُرد، خاموش ماندهاند. اگر امروز بار دیگر بر اهمیت سرمایهگذاری تأکید میشود، بهخاطر عبرتهایی است که از این خاموشیها باید گرفت.
در نگاهی ژرف، سرمایهگذاری تنها یک کنش مالی نیست، بلکه پدیدهای فرهنگی و اجتماعی است. جامعهای که فرهنگ تولید در آن رشد نیافته، نمیتواند سرمایه را در مسیر سازندگی بهکار گیرد. در این راه، آموزش، آگاهیبخشی، و تبلیغ درستِ مزایای سرمایهگذاری در تولید، ضرورتی انکارناپذیر به شمار میرود. تا وقتی که سرمایهدار از آینده خود اطمینان نداشته باشد، سرمایهاش را در مسیر تولید به جریان نمیاندازد.
امروز نهفقط دولت، بلکه نهادهای مردمی، اصناف، دانشگاهها، و رسانهها باید همپیمان شوند تا فرهنگ سرمایهگذاری در تولید را از شعار به کنش تبدیل کنند. آنچه اقتصاد ایران را از وابستگی به درآمدهای خام بیرون میکشد، نه فروش بیشتر منابع طبیعی، بلکه بهرهبرداری اندیشیده از نیروی انسانی، خِرَد فنی و سرمایههای مولد است. این مهم، بدون مشارکت همگانی و سیاستگذاری دقیق، به سرانجام نمیرسد.
نباید از یاد برد که تولید، پلی است میان نیازهای مردمی و عزت ملی. اگر این پل بر پایههای سست بنا شود، تاب عبورِ کشور را نخواهد آورد. سرمایهگذاری، استواری این پل را تضمین میکند. اکنون که شعار سال بر این حقیقت انگشت نهاده است، شایسته است نهادهای گوناگون با ارادهای تازه به میدان آیند و برنامههایی روشن، عملی و بلندمدت را طراحی کنند.
ایرانِ امروز، سرشار از فرصتهای نهفته در دل روستاها، شهرکهای صنعتی، نواحی دانشبنیان و ایدههای نوآورانه است. این ظرفیتها اگر با سرمایههای هدفمند گره بخورند، میتوانند به جهشی بزرگ در اقتصاد کشور بینجامند. سرمایهگذاری برای تولید، ترجمان روشنِ امید به آیندهای مستقل، مقاوم و مردممحور است.
پایان دادن به اقتصاد مصرفزده، رهایی از واردات بیرویه، و آفرینش شغلهای پایدار، همه در گرو سرمایهگذاری در دل تولید است. این راه اگرچه دشوار و پرفراز است، اما ثمرهاش امنیت اقتصادی، عدالت اجتماعی و خودکفایی واقعی خواهد بود. باید از شعار عبور کرد، به عمل رسید، و با آگاهی و تعهد، اقتصاد ملی را بر ریل تولیدِ هوشمند و پایدار نشاند.