زمانی که نان به قیمت جان تمام می شود

قاچاق سوخت بیش از ضرر اقتصادی ضرر جانی وارد می‌کند و سالانه شاهد بروز تصادفات زیادی از سوی خودروهای شوتی در محورهای ارتباطی هرمزگان هستیم.

به گزارش پایگاه خبری بستک نیوز به نقل از روزنامه دریای اندیشه، اقتصاد، درآمد، قاچاق، تولید، تجارت و حیات همه و همه مصادیقی هستند که مانند یک نخ تسبیح گاها به همدیگر وصل می‌شوند و همه آنها هدفی مشترک را دنبال می‌کنند اما در بین تمام این مصادیق و بین تمام تصمیم‌گیری‌های سیاسی و غیرسیاسی مسئله‌ای وجود دارد به نام جان‌ انسانها که حرمتش و ارزشش از اقتصاد و تولید و تجارت و توسعه بالاتر است چرا که همه این تعابیر در واقع به‌ دنبال ارائه خدمتی به جان انسان‌ها است بنابراین هیچ چیز را نمی‌توان با آن مقایسه کرد.

ما ایرانی‌ها همواره نشان داده‌ایم مدیران بحران خوبی هستیم و اکثر مدال‌های افتخاری که به سینه‌هایمان می‌چسبد دستاورد عملکردهایی است که در بحران‌های مختلف از خود نشان داده‌ایم و در واقع خود بحران‌ها هم زمانی بحرانی می‌شوند که جان انسان‌ها مورد تهدید قرار بگیرد مسئله‌ای امروز در بحث قاچاق سوخت و تلفات انسانی‌ که در جاده‌های هرمزگان برجای می‌گذارد رفته رفته دارد به یک بحران تبدیل می‌شود.

رانندگی در جاده‌های شرق هرمزگان فقط رانندگان را با خرابی جاده‌ها آزارنمی‌ دهد بلکه سبز شدن به یکباره خودروهای سوخت‌بر در لاین غیرمجاز و حرکت خلاف جهت آن‌ها، حرکات چراغ خاموش یا سبقت‌ های سریع السیرشان در جاده‌ها نیز برق از سر رانندگان را می‌پراند و اگر به این موضوع رسیدگی نشود با توجه به درآمد کاذب بالایی که در این زمینه وجود دارد روز به روز این مسئله افزایش خواهد یافت همین‌طوری که در این یکی دو سال با افزایش روبرو بوده‌ است.

در سال‌های گذشته سوخت‌بری نهایتا با خودروی سواری انجام می‌شد اما این معضل به حدی با افزایش روبرو بوده‌است که امروزه حجم بالایی است ازنیسان‌های آبی با مشک و منبع سوخت مانند باز شکاری در جاده‌ها پروازمی‌کنند و حادثه می‌آفرینند.

مقامات قضایی و نیروهای انتظامی طی این سال‌ها برای کنترل پدیده قاچاق سوخت تلاش‌های بسیاری کرده‌اند اما به واقع تلاش‌های آن‌ها در این حوزه کارساز نیست چرا که تلاش آن‌ها به مانند صدایی است که انتظار داریم ازیک دست بیرون بیاید.

موضوع قاچاق سوخت از آنجایی که تنها مشکل استان هرمزگان نیست و گریبان دیگر استانها را نیز گرفته‌است باید در سطوح عالی ملی، وزارتکشور، شورای عالی امنیت ملی، قوه قضائیه و مجلس حل و فصل شود؛زیرسوال بردن خدمات نیروهای انتظامی در این رابطه به هیچ‌وجه راه حلمناسبی برای حل قاچاق سوخت و تلفات ناشی از آن نیست و طرح سوال از وزیرکشور نیز نه تنها در رابطه با عملکرد یک دستگاه و نیرو بلکه باید برای بهجریان انداختن طرحی مدون برای تعیین و تکلیف حوزه سوخت دارد.

البته دولتمردان همواره برای حل اینچنین مشکلات همیشه راه آسان را انتخاب می‌کنند و سریعا به فکر افزایش قیمت آن محصول می‌افتند اما به واقعافزایش قیمت راه مناسبی نیست و تبعاتی را در پی‌دارد که گریبان همه مردمرا می‌گیرد به عنوان مثال اگر سوخت قاچاق گازوئیل باشد و مسئولین به مانندبنزین آن را گران کنند حجم بالایی از حمل و نقل که با گازوئیل انجام می‌شودبا افزایش قیمت روبرو خواهد‌شد و این افزایش قیمت اولین جایی که خود رانشان خواهد‌داد در معیشت مردم و سفره مردم است.

راه‌حل این موضوع باید در تعامل فی‌ما‌بین مجلس، قوه مجریه، دستگاه‌ قضا و نهادهای امنیتی پیدا شود چرا که این موضوع هم از سوخت‌بران، هم ازنیروهای انتظامی و هم از مردم عادی تلفات می‌گیرد.

البته ساز و کارهایی برای ساماندهی این موضوع وجود دارد؛ راهکار اول این‌است که دولت سوخت‌بران را به رسمیت بشناسد؛ امروزه حجم بالایی ازسوخت یارانه‌ای کشور که مربوط به مصرف ملت ایران است در کشورهایجنوب غربی آسیا و حاشیه خلیج‌فارس استفاده می‌شود و به فروش می‌رسدبه طوری که طبق اعلام دکتر سعید محمد دبیر شورای عالی مناطق آزاد ومشاور رئیس جمهور کشور امارات با سوخت قاچاق ایران ۲۰میلیارد دلاردرآمد دارد و این یعنی یک فرصت سوزی بزرگ برای ایران.

چرا وقتی سوخت‌بران ما می‌توانند یک همچنین ظرفیتی را برای یک کشور کوچک ایجاد کنند و یک همچنین ضرر بزرگی را به کشور وارد کنند آن‌راتبدیل به فرصتی برای شکوفایی اقتصاد نکنیم در واقع راه‌حل اول این استکه این سوخت‌برانی که عمدتا در یک یا دو استان هستند، ساماندهی،شناسایی و تامین داده شوند و همچنین شناسنامه‌دار شوند؛ ما اگر بخواهیمسوخت‌بری را به عنوان یک شغل قلمداد کنیم شغل آنچنان سهل الوصولنیست و یک خودروی نیسان زامیاد که سوخت‌برآن از آن استفاده می‌شوندبیش از ۴۰۰ میلیون قیمت دارد بنابراین ورود به این عرصه خودش سرمایه‌ایبسیاز نیاز دارد اما دولت می‌تواند با شناسنامه‌دار کردن سوخت‌بر آن بخش عمده‌ای از صادرات سوخت را بر عهده این‌ها قرار دارد و بنزین یا گازوئیل رابا یک قیمت مصوب در اختیار سوخت‌برآن قرار دهد و یک قسمت سود از آن خود دولت و یک قسمت از آن سوخت‌بر و از طرفی هم تلفات جاده‌ایسوخت‌برآن کاهش پیدا کند با این تفاوت که این نوع صادرات صادرات نقدیاست و دیگر لازم نیست سال‌ها طول بکشد که دولت بتواند پول صادرات خودرا از کشورهای خارجی بستاند یا دنبال مذاکره و سوئیفت و مبادله کالا به کالا در قبال قیمت سوخت‌خود باشد.

همچنین از این طریق البته با نگاه حل مشکل اشتغال سوخت‌برآن و علاقه‌ای که در آن‌سوی مرزها برای سوخت ایران وجود دارد می‌توان بانکرینگ زمینی ومرزی ایجاد کرد و از عواید آن هم برای توسعه مناطق مرزی استفاده کرد وهم اشتغال سوخت‌برآن و تامین خزانه!

راه‌حل دوم سهمیه‌بندی و کدگذاری جایگاه‌های سوخت در مناطق درگیر قاچاق سوخت است به طوری که افراد، جایگاه‌داران و مردم نتوانند بیش ازسهمیه مورد‌نیاز سوخت برداشت کنند؛ این روش گرچه فوایدش از روش اولکمتر است و قطعا مشکلاتی برای مردم ایجاد می‌کند اما بخش زیادی ازمشکل قاچاق سوخت را حل می‌کند هر چند که روش‌هایی برای دور زدن اینروش هم وجود دارد. راه‌حل سوم کمک به دوگانه سوز کردن خودروهای در حالتردد در کشور و از یک‌جایی به بعد حذف سوخت مایع است؛ باتوجه بههزینه‌های بالایی بنزین به خودرو‌سواران تحمیل می‌کند به هیچ‌وجه این میزاناز مصرف بنزین که می‌تواند منبع اصلی درآمدزایی برای کشور باشد پذیرفتهنیست.

برای رونق اقتصادی کلان ،ایران باید نفت‌خام فروشی خود را تعطیل کند و به جای آن تمام نفت‌خام به در پتروپالایشگاه‌ها و پالایشگاه‌ها به بنزین تبدیلشود؛ میزان تولیدی بنزین در کشور و میزان مصرفی بنزین در کشور نیز باارزش افزوده بسیار بالا صادر شود از طرف دیگر با توجه به اینکه دولت قراراست با صادرات بنزینی که قبلا در خیابان‌های ایران سوخت‌ می‌شد به سودعظیمی برسد باید یک طرح کلی آماده کند که یک سر آن در خانه‌های مردم،یک سر آن در کارخانه‌های خودروسازی، یک سرآن در چاه‌های نفت و یک سردیگرش در پالایشگاه‌ها باشد و با یک عزم ملی خودروها سی‌ان‌جی شوند،خودروسازی برای مصرف داخل خودروی گاز‌سوز یا دوگانه سوز تولید‌کند؛مراکز سی‌ان‌جی در کشور افزایش یابد و با اعطای تسهیلات سرمایه‌گذاران را به احداث جایگاه‌های سی‌ان‌جی درون شهری و بین‌جاده‌ای با مطالعهدقیق میزان مصرف سوخت و مسافت احتمالی اتمام گاز ماشین‌ ها درجاده‌ها ترغیب‌کنند، پالایشگاه‌ها در کشور افزایش پیدا کند و مردم از گازاستفاده کنند و اینگونه ما روزانه ۸۵میلیون لیتر بنزین برای صادرات خواهیمداشت که چندین برابر قیمت مصرف داخل ارزآوری خواهد داشت و ازدرآمدهای سرشار آن می‌توان ایران را از کشورهای حاشیه خلیج فارس همجلوتر برد.

قیمت بنزین در کشورهای همسایه متفاوت است، در برخی کشورها ۴۳/ ۰دلار و در برخی دیگر تا ۳/ ۱ دلار در هر لیتر متفاوت است. با احتساب دلاربه قیمت ۲۷هزار تومان، بنزین صادراتی ایران در کشورهای منطقه قیمتی معادل ۱۰هزار تا ۳۵هزار تومان می‌تواند باشد. فاصله قیمتی بنزین درکشورهای همسایه با ایران، باعث شده است که همیشه قاچاق این محصول، جذابیت خاصی برای سودجویان داشته باشد، چه اینکه مردمان مرزنشین همبه خاطر شرایط بد اقتصادی جان خویش را بر کف دست گرفته و به ناچار بهاین وادی سوق پیدا می‌کنند اما همین قیمت‌بالا می‌تواند به راحتی برای رونقو توسعه تبدیل شود.

انتهای پیام / ش.ز